رفت ديگه خبري نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوي دروازه بهشت رو جارو زدم... امروز تميز ميكنم،
فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است!

من حتي ديدم بعضيهاشون كاسبي هم ميكنن و حلقه هاي تقدس بالاي سرشون رو به بقيه ميفروشن.

چند تاشون كوپون جعلي بهشت درست كردن و به ساكنين بخت برگشته جهنم ميفروشن.

چندتاشون دلالي باز كردن و معاملات املاك شمال بهشت ميكنن.

يك سري شون حوري هاي بهشت را با تهديد آوردن خونه شون و اونارو "سركار" گذاشتن !!!!!!!

بقيه حوري ها هم مرتب ميگن مارو از ليست جيره ناکجاآبادی ها بردار كه پدرمونو
درآوردن، اونقدر به ما برنج دادن كه چاق شديم و از ريخت افتاديم.

اتحاديه غلمان ها امضاء جمع كرده كه اعضا نميخوان به ديدن زنان ناکجا آبادی برن
چون اونقدر آرايش كردن و اسپري مو سرشون زدن كه هاله تقدسشون اتصالي كرده
و فيوزش سوخته

در ضمن خانمهاي ناکجاآبادی از غلمانها مهريه ميخوان.

هفته پيش هم چند ميليون نفر تو چلوكبابي ناکجاآبادی ها مسموم شدن و دوباره مردن.

چند پزشك ناکجاآبادی به حوري ها بند كردن كه الا و بلا بياييد دماغتونو عمل كنيم. .



خدا ميگه:

اي فرشته من!ناکجاآبادی ها هم مثل بقيه، آفريده هاي من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره. اينها هم كه گفتي، خيلي بد نسيت!

برو يك زنگي به نگهبان جهنم بزن تا بفهمي درد سر واقعي يعني چي!!!

نگهبان بهشت ميره زنگ ميزنه به  نگهبان جهنم ... دو سه بار ميره روي پيام گير تا بالاخره نگهبان جهنم نفس نفس زنان جواب ميده:

جهنم، بخش ناکجاآبادی ها بفرماييد؟

نگهبان بهشت ميگه: آقا سرت خيلي شلوغه انگار؟

نگهبان جهنم آهي ميكشه و ميگه: نگو كه دلم خونه... اين ناکجاآبادی ها اشك منو در آوردن به خدا! ميخوام خودمو بازنشست كنم.

شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو ميكنم اين طرف، اون طرف يه آتيشي به پا ميكنن!

تا دو ماه پيش كه اينجا هر روز چهارشنبه سوري بود و آتيش بازي!...

حالا هم كه... اي داد!!! آقا نكن! بهت ميگم نكن!!!

اوخ اوخ!  من برم .... اينها دارن آتيش جهنم رو خاموش ميكنن كه جاش كولر گازي نصب كنن...

يك عده شون بازار سياه مواد سوختي بخصوص بنزين براه انداختن.

چند تا پزشك ناکجاآبادی در جهنم بيمارستان سوانح سوختگي باز كردن و براش تبليغ ميكنن و اين شديدا ممنوعه.

چندتاشون دفتر ويزاي مهاجرت به بهشت باز كردن و ارواح مردمو خر ميكنن.

بليت جعلي يكطرفه بهشت هم ميفروشن.

يك سري شون وكيل شدن و تبليغ ميكنن كه ميتونن پيش نكير و منكر براي جهنمي ها تقاضاي تجديد نظر بدن.

چند تاشون كه روي زمين مهندس بودن ميگن پل صراط ايراد فني داشته كه اونا افتادن تو جهنم.

دارن امضا جمع ميكنن كه پل بايد پهن تر بشه.

چند هزار تاشون هم هر روز زنگ ميزنن به 118 جهنم و تلفن و آدرس جهنم سفارتهاي كانادا و آمريكا رو ميپرسن چون ميخوان مهاجرت كنن. ميگويند هر چند آتيشش داغ تره اما كلاسش بالاتره.

هرروز هزاران ناکجاآبادی زنگ ميزنن به اطلاعات و تلفن آتش نشاني جهنم رو ميخوان.

الان مراجعه داشتم ميگفت ما كاغذ نسوز ميخواهيم كه روزنامه اپوزيسيون بيرون بديم.

ببخش! من برم، بعدا صحبت ميكنيم... چند تاناجاآبادی دارن كوپون جعلي كولر گازي و يخچال ميفروشن... برم يه چماقي بچرخونم!

راستس به نظرتون ناکجا آبادی ها کیان؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

نظرات شما عزیزان:

همون جمشید که گور می گرفت همه عمر.............

ساعت18:38---29 فروردين 1391

لوبیا پلو و ماهی..فدات بشم الهی..من عاشق تو هستم.. تو قابلمه نشستم.. یه لنگه کفش تو دستم..منتظر تو هستم!!!!!!!!!!!!!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

jamshid ke gor migerefti hame omr....

ساعت17:42---29 فروردين 1391

ro man ab mirizi are!? Mikhasti atishe sandali ro khamosh koni?! Ye nafar gofte bod talafi mikoni man bavar nakardam,hala nobati ham ke bashe nobate mane!montazer bash!rasti esrafil ham eshtebah neveshti! Dar zemn kelase epid jaye toop bazi nist sarkare khanom!!!

ooch!

ساعت17:16---25 فروردين 1391

torkaپاسخ:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: